loading...
فوتبال انلاین
tanha بازدید : 53 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

خسرو حیدری که نام کامل اوست در سال ۲۳/۶/۱۳۶۲ به دنیا امد او از همان سنین کودکی عاشق فوتبال بود به همین دلیل به عضویت کلاس های مختلف فوتبال درمی آمد  اما خانواده ی او مخالف این   موضوع بودند چرا که خسرو بر خلاف فوتبالش درس خوبی نداشت و خانواده اش این موضوع را عامل تاثیر گزاری در درسش می دانستند به همین دلیل مخالفت هایی با فوتبالش می کردند اما بعد با دیدن پیشرفت او خود انها مشوق اصلی او در فوتبال شدند این موضوع باعث شد که خسرو ادامه تحصیل نکند و به مقطع دیپلم بسنده کرد و بعد ها به عضویت تیم هایی چون ابو مسلم پاس استقلال و سپاهان درامد و در ضمن او در سال ۱۳۸۴ ازدواج کرد و متاهل شد

نام و نام خانوادگی : خسرو حیدری

تاریخ تولد: ۲۳/۶/۱۳۶۲

محل تولد : ایران/تهران/رسالت/

تحصیل:دیپلم تجربی

وضعیت تاهل : متاهل( ۱۳۸۴)

شغل : فوتبالیست

باشگاه:سپاهان اصفهان

پست:هافبک(راست)

تیم مورد علاقه :استقلال (هوادارانش)  رئال مادرید

کشور مورد علاقه :اسپانیا

غذای مورد علاقه:قورمه سبزی

رنگ مورد علاقه:آبی

tanha بازدید : 238 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

تافارل .... برزیل
























tanha بازدید : 125 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
ببتو .... برزیل












tanha بازدید : 86 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
روبرتو باجیو .... ایتالیا








شاید بدترن لحظه زندگی باجو بحساب بیاد




tanha بازدید : 86 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

نامه تاریخی پرویز قلیچ خانی، کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال در حوادث انقلاب

سایر مطالب - در صفحه اول روزنامه کیهان در شماره 10629 و به تاریخ 15 بهمن سال 57 نامه ای از پرویز قلیچ خوانی منتشر شده است. در این مطلب می‌خوانیم:

پرویز قلیچ‌خانی کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران در نامه‌ای تحت عنوان «پوزشی از خلق و جانبازانش» از چگونگی همکاری و علل همکاریش با رژیم پرده برمی‌دارد و خواستار عفو مردم است.

قلیچ‌خانی در این نامه نوشته است: همانگونه که از عنوان این نوشته پیداست، قصد من در اینجا هیچگونه توجیه و یا صحه گذاردن بر عملی که در گذشته انجام داده‌ام نیست. آن عمل نه می‌تواند قابل توجیه باشد و نه اینکه اساساً کسی چنان توجیهی را از من خواهد پذیرفت. ضعف نشان دادن در برابر دشمن و خیانت نمودن به مردم به هر شکل و مقیاسی که بوده باشد، اصولاً نه تنها عملی نکوهیده و زشت است بلکه بالاتر از آن گناهی نیست.

من در این نوشته هرگز نخواهم گفت که این خیانت را آگاهانه و از پیش به منظور خاصی مرتکب شده‌‌ام. من هرگز نخواهم گفت که برای نجات از بند، بدین عمل زشت تن در دادم تا پس از رهایی با دشمن مبارزه کنم و یا سخنانی از این قبیل... نه چنین ادعاهایی هرگز وجود ندارد.

واقعیت این است که من در یک لحظه شوم فریب دشمن را خورده و با طلب بخشایش نمودن از شاه، به خلق خود خیانت کرده‌ام. من ناجوانمردانه با عملی که انجام دادم همپای با دشمن لحظه‌ای مبارزات و از جان گذشتگی‌های آنان را عملاً به تمسخر گرفته و به نوعی بر کوره داغ آنان آب سرد تسلیم پاشیدم. آری، واقعیت این است که من در یک لحظه نفرت‌انگیز به خلق خود و دست‌آوردهای مبارزاتی‌اش خیانت نمودم و حقیقت هم این است که من اساساً خیانتکار نبوده و نیستم.

من نمی‌خواستم چون پای تا سرشکمان دیگر آلوده ننگ گردم. ذرات وجود من نمی‌توانست خودفروشی را تحمل نماید. ولی با این وجود در یک لحظه گیجی و گنگی و ماتی فریب دشمن را خوردم و به چنان عمل شرم‌آوری دست زدم.

قلیچ‌خانی سپس به مواردی که موجب نوشتن این پوزش‌نامه شده است اشاره می‌کند و سپس به معرفی خود می‌پردازد و می‌نویسد: من در 13 آذر ماه 24 در خانواده‌ای زحمتکش و از نظر فرهنگی - مذهبی در یکی از خانه‌های قدیمی محله صابون‌پزخانه جنوب تهران به دنیا آمدم.

او اضافه می‌کند: دوران کودکی و دبستان را در میان خاک و خل بزرگ شدم و در دوران دبیرستان گرایش شدیدی به مذهب داشتم. نویسنده سپس به آشنایی خود به مسائل اجتماعی، سیاسی و مذهبی به تفصیل اشاره می‌کند و از خاطراتش در روز 15 خرداد 42 یاد می‌کند که چگونه شاهد کشتار مردم بوده است. قلیچ‌خانی سپس می‌نویسد: در این سال به فوتبال روی آوردم و در سال 43 پدرم به اتهامی واهی دستگیر شد و 11 ماه دربند بود که اثرات بسیاری در روحیه من به جا گذاشت.

قلیچ‌خانی در این نامه به مسابقات فوتبال جام ملت‌های آسیا اشاره می‌کند و می‌نویسد: وقتی تیم ایران اول شد اعضای تیم به اصطلاح شرفیاب گردیدند و در این شرف به باد دهی کلیه سرپرستان و مربیان و اعضای تیم تا کمر خم شده و بر دستان شاه بوسه زدند ولی من از انجام این کار خودداری کردم و به همین دلیل از سوی تیمسار خسروانی و هاشمی‌نژاد مورد بازخواست قرار گرفتم.

پس از مدتی وقتی از سوی یکی از دلالان فوتبال ترکیه از من و یکی از دوستانم دعوت شد تا با گرفتن مبلغ کلانی به ترکیه بروم، این مسئله را با قره‌گوزلو دبیر وقت تربیت‌بدنی در میان گذاشتیم اما فردای آن روز یک آگهی بدون اطلاع ما در روزنامه‌ها چاپ شد که به خاطر علائق به شاه‌دوستی و میهن پرستی حاضر به رفتن به ترکیه نیستیم.

قلیچ‌خانی در قسمت دیگری از نامه خود می‌نویسد که چگونه آلوده فرهنگی منحط شده و بعد از ورود به دانشگاه «دانشسرای عالی» با کتاب و سیاست آشنا شد و این آشنایی به هنگام رستاخیز سیاهکل در او اثرات مهمی به جای گذاشت که منجر به دستگیری‌اش شد.

او سپس شرح دستگیری‌اش را می‌دهد: در 21 بهمن ماه 50 حدود ساعت 12:30 نه نفر پس از گشتن خانه من را با خود به کمیته بردند. قلیچ‌خانی در این زمینه توضیحات کاملی می‌دهد که چگونه او را تهدید کردند و با تزریق چند آمپول او را منگ کردند و اضافه می‌کند: شخص هیکل‌داری به نام پرویز زنم را جلوی کمیته به من نشان داد و گفت اگر آنچه را که می‌گوییم انجام ندهی زنت را می‌آوریم داخل و متعاقبش شنیع‌ترین و وقیحانه‌ترین کلمات را بر زبان راند که قلم از نوشتنش شرم دارد.

نویسنده ادامه می‌دهد: سرانجام بدون آنکه بدرستی به عاقبت و نتیجه برگزاری این خیمه‌شب‌بازی ننگین فکر کرده باشم با تایید خویش به بر عهده گرفتن آن رل مسخره در خیمه‌شب‌بازی وقاحت‌آمیز مقام امنیتی رضا دهم و پس رضا دادم و ننگ.

قلیچ‌خانی آنگاه به نتایج کاری که می‌کند می‌پردازد که چگونه نادم و پشیمان بوده و در این زمینه توضیح کاملی می‌دهد که همیشه در رنج بوده است و بعد توضیح می‌دهد که چرا ساواک او را برگزیده است و از وجود او بهره‌برداری تبلیغاتی کرده است و اما او همیشه سعی می‌کرده است علیه ساواک و اختناق مبارزه کند و برای فرار از آلودگی‌ها و تبلیغ علنی علیه رژیم تصمیم به رفتن به خارج از کشور را می‌گیرد.

او اضافه می‌کند: هر بار که تقاضای گذرنامه می‌کردم به من نمی‌دادند اما زمانی که مبارزه علیه رژیم از سوی گروه‌های مختلف مردم به اوج رسید و حزب فاشیستی رستاخیز سر کار آمد و برای خلاصی از وجود مخالفین به آنها پاسپورت می‌داد، من هم فرصت را مغتنم شمردم و به آمریکا رفتم و چون نیاز به پول داشتم در تیم‌های آمریکا فوتبال بازی کردم و تا اینکه مسئله شرکت در مسابقات جهانی فوتبال «آرژانتین» پیش آمد و این فرصت مناسبی بود که من ماهیت رژیم را برملا سازم و 10 روز قبل از مسابقات در یک مصاحبه تلویزیونی مطالبی علیه رژیم فاشیستی عنوان کردم و در مصاحبه با مطبوعات نیز بارها ماهیت این رژیم را برملا ساختم.

قلیچ‌خانی در پایان نامه می‌نویسد: اکنون در خاتمه من با همه کوچکی‌ام از تو ای خلق کبیر می‌خواهم که با قلب مهربانت آن خطای گذشته را بر من ببخشایی و اجازه دهی که با وجود ناچیزم بر قامت سترگ و استوارت تکیه زده و دیگر بار در راهت ره بسپرم.

tanha بازدید : 108 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


عکسهایی از بازیکنان و تیم های فوتبال ایران و جهان مربوط به 30 سال پیش

 

تیم پرسپولیس (پیروزی)

 

تیم پرسپولیس (پیروزی)

وحید قلیچ خانی، سید علی خانی ، حمید درخشان ، علی پروین، محمد مایلی کهن، کیان طهماسبی، عربشاهی، محمد خانی، غلامرضا فتح آبادی، محمد پنجعلی

تیم پرسپولیس (پیروزی)

 

 

تیم استقلال

 

"تیم ملی فوتبال ایران"

تیم ملی فوتبال ایران در دهه 60

 

مرحوم ناصر حجازی،  حسن نظری، آندرانیک اسکندریان، حسین کازرانی، نصرالله عبدالهی، علی پروین ، حسن نایب آقا، ابراهیم قاسمپور، محمد صادقی ، حسن روشن، غفور جهانی ، منصور رشیدی ، رضا عادلخانی ، ابراهیم زاده

تیم ملی ایران از 8 بازی 6 بازی مساوی داشت یعنی بدون شکست به جام جهانی ارژانتین راه یافت، معلوم است تیمی را که در مرحله انتهایی چنین درخششی داشته نمی توان دست کم گرفت.

 

"تیم استقلال"

 

 

مرحوم ناصر حجازی، اضغر حاجیلو ، عبدالعلی چنگیز، احمد حیدریان، پرویز مظلومی، نعل چگر، غلامرضا برهان زاده ، شاهرخ بیانی، حمید فرعلی نیا ، سعید مراغه چیان،

 

tanha بازدید : 88 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

  • نام کامل : سمیر نصری
    تاریخ تولد : 1987/06/26
    محل تولد : مارسی فرانسه
    قد : 177 سانتی متر ( 5 فیت و 9 اینچ )
    پست : هافبک چپ نفوذی
    دوست دختر / همسر : تاتیانا گولووین
    محل زندگی : لندن
    باشگاه فعلی : آرسنال
    باشگاه قدیم : مارسی ( 2004 تا 2008 )
    لاشگاه دوران جوانی : مارسی فرانسه ( 2000 تا 2004 )

    سمیر نصری بازیکن الجزایری الصل فرانسه در محله ای متولد شد که زین الدین زیدان در آن جا متولد شد . از این رو این دو بازیکن را بسیار با یکدیگر مقایسه می کنند . البته بار های سمیر اعلام کرده از این مقایسه خرسند نیست زیرا زیدان در مرتبه ای بسیار بالاتر از وی قرار دارد و سمیر فاصله زیادی با این بازیکن خوش تکنیک دارد .
    سمیر فوتبال خود را از تیم مارسی شروع کرد و در 9 سالگی در تیم نونهالان این تیم بازی کرد و مرحله به مرحله تا تیم اصلی در این تیم بود و در نهایت به مدت 4 سال در بزرگسالان مارسی در کنار ریبری خوش درخشید و در نهایت جواب مثبت به پیشنهاد آرسنال داد .
    سمیر در 26 جون سال 1987 به دنیا آمد و با خانواده الجزایری خود در فرانسه بزرگ شد . خانواده وی چند سال قبل از تولد وی همراه با پدر بزرگ سمیر راهی فرانسه شده بودند . سمیر زندگی آسانی در فرانسه نداشت و همراه با خانواده خود در محله های فقیر نشین تر شهر مارسی زندگی می کرد . سمیر تصمیم گرفت به فوتبال برود و با تشویق والدینش در 8 سالگی به تیم محلی راه یافت . باشگاهی که باعث شد سمیر در آن جا پرورش یابد و آینده اش را پیدا کند . پس از درخشش در باشگاه های نوجوانان در نهایت به آکادمی فوتبال مارسی رفت و پس از درخشش دوباره در تیم ملی زیر 16 و 17 ساله های فرانسه به میدان رفت . هم چنین توانست با فرانسه در فینال زیر 17 ساله های اروپا نیز به میدان برود . سمیر در این مسابقات در کنار کریم بنزما و هاتم بن عرفا در فینال روبروی سس فابرگاس قرار گرفت . فابرگاسی که در این تورنومنت بسیار عالی کار کرد وتوسط استعداد باب های آرسنال که مسابقات را دنبال می کردند به آرسنال آمد . سمیر پس از درخشش در این مسابقات بود که توانست به تیم اول مارسی راه پیدا کند . در تیم اول مارسی نیز خوب کار کرد هر چند در فصل اول تنها 11 بازی به وی رسید اما با انگیزه بالا توانست پله های ترقی را یکی یکی پشت سر بگذارد . در مارسی توانست جایزه بهترین بازیکن جوان سال فرانسه را ازان خود کند و همان جا بود که اعلام کرد علاقه بازی در تیم های آرسنال , رئال مادرید و لیون را دارد . در سپتامبر 2007 سمیر دچار یک ویروسی شد که به ناچار راهی بیمارستان شد . پس از یک دوره مبارزه کوتاه با بیماریش توانست دوباره به بازی های برگردد و در بازی لیگ قهرمانان اروپا برابر لیورپول بازی کرد هر چند نتوانست مانع باخت تیمش شود .
    مذاکرات آرسنال برای به خدمت گیری وی قبل از یورو 2008 آغاز شد . قرار بود وی جایگزین هلبی شود که راهی بارسلونا شود . اما مذاکرات کند آرسنال باعث شد ادامه مراحل به بعد از یورو 2008 انتقال یابد . پس از این بازی های در نهایت سمیر با یک قرار داد دراز مدت راهی آرسنال شد و شماره 8 این تیم را به تن کرد .
    در یک فصل حضور سمیر در لیگ انگلیس وی نمایش خوبی داشت و توانست با دو گلی که برابر منچستر یونایتد در بازی رفت به ثمر برساند جایگاه ویژه ای در بین هواداران آرسنال بیاید . اولین فصل حضور وی با آرسنال همراه بود با چهارمین سال بی جامی آرسنال و سمیر و دیگر بازیکنان در پی شکستن این قحطی در فصل آتی هستند .




  • tanha بازدید : 73 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    سلا م بعد از یک هفته و خرده ای شایدم بیشتر شایدم کمتر من بازم واستون مطلب آوردم : زندگینامه جواد نکونام کاپیتان تیم ملی و بازیکن محبوب اوساسونا برای دیدن عکسها وخوندن زندگینامه جواد باید به ادامه مطلب برین امیدوارم از  چیزهایی که براتون گذاشتم خوشتون بیاد.

    جواد نکونام

     

    جواد نکونام ۱۶ شهریور سال ۱۳۵۹ در شهر ری تهران متولد شد.

    وی در درتیم‌های پاس تهران، الوحده و الشارجه امارات و اوساسونای اسپانیا بازی کرده است و در سال  2006 نیز در بین 10 بازیکن برتر آسیا قرارداشت.

    نکونام فوتبال حرفه‌ای را از بازی در تیم‌های پایه باشگاه سایپا آغاز کرد و در سال 1377 به تیم پاس تهران پیوست. با بازی‌های درخشانش در دو فصل نخست حضورش در پاس، به تیم‌های ملی جوانان و امید ایران دعوت شد و از آنجا به بازیکنی شناخته شده در فوتبال ایران تبدیل شد.

    او 7 فصل را در تیم پاس با موفقیت سپری کرد و به کاپیتانی این باشگاه رسید. اوج حضور او در پاس بازی‌های درخشانش در جام باشگاه‌های آسیا در سال 2005 بود.

     بازی‌های نکونام در این جام باعث شد تا باشگاه کایزرس‌لاترن آلمان به او پیشنهاد بدهد، اما با مخالفت مصطفی دنیزلی، سرمربی وقت پاس، این انتقال منتفی شد.

    نکونام در آخرین بازی‌اش با پیراهن پاس، مقابل پرسپولیس در لیگ برتر  انجام داد كه از داور کارت قرمز دریافت کرد. پس از این بازی او به باشگاه الوحده امارات رفت.

    در میانه لیگ امارات، به باشگاه الشارجه امارات رفت و پس از بازی در جام جهانی 2006، از میان 3 تیم هرتابرلین و کایزرس‌لاترن آلمان و اوساسونا اسپانیا، اوساسونا را برگزید.

    نکونام اولین بازیکن ایرانی است که در لالیگا بازی کرده است. او در نخستین فصل حضور در لالیگا، به بازیکن ثابت تیمش تبدیل شد و توانست با گل طلایی که در جام یوفا مقابل بوردو فرانسه زد، به بازیکنی محبوب در تیمش بدل شود. بازی خوب او باعث شد تا اوساسونا به فکر جذب بازیکن ایرانی دیگری بیفتد و مسعود شجاعی را بخرد. جواد درفصل  2009-2008 نیز بازدن 7 گل برای اوساسونا بعد از پاندیانی دومین گل زن اوساسونا شد.

    نکونام در  22 دی سال 1379 و درحالی که تنها 19 سال و 31 روز سن داشت، برای نخستین بار پیراهن تیم ملی ایران را در دیدار دوستانه برابر اکوادور برتن کرد . پس از ناکامی ایران در سعود به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی   و با خداحافظی مهدی مهدوی کیا ، کریم باقری و علی کریمی از تیم ملی کاپیتان تیم ملی ایران به حساب می آید.

     

    عکس هایی از جواد:

     

     

     

     

     

     


    tanha بازدید : 123 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    این بازیکن دو رگهٔ ایرانی_آلمانی متولد ۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ در شهر امدن آلمان است . وی دارای قد ۱۸۴ سانتیمتر است. او اكنون درباشگاه استیل اذین بازی میكند. اواز اواخر سال ۲۰۰۴ و پس از اصرار مقامات فدراسیون و تقاضای انبوه ایرانی‌ها به.....

    " زندگینامه فریدون زندی "

    این بازیکن دو رگهٔ ایرانی_آلمانی متولد ۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ در شهر امدن آلمان است .وی

    دارای قد ۱۸۴ سانتیمتر است. او اكنون درباشگاه استیل اذین بازی میكند.

    او از اواخر سال ۲۰۰۴ و پس از اصرار مقامات فدراسیون و تقاضای انبوه ایرانی‌ها به تیم

    ملی فوتبال ایران پیوست. او پیش از این برای تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان بازی کرده بود. وی

    نخستین بار در زمان برانکو ایوانکوویچ به تیم ملی ایران دعوت شد.

    اولین بازی ملی خود را در مقابل تیم ملی بحرین انجام داد. اولین گل ملی خود را در برابر

    آذربایجان به ثمر رساند که یکی از زیبا ترین گلهای اوست. وی سابقه بازی در باشگاههای

    المان و یونان و قبرس را دارد

    تیم های قبلی:اس.وی.مین/فرایبورگ/لوبک / کایسرسلاترن / الكی قبرس

    فریدون پس از جدایی از آلکی قبرس به استیل آذین تهران پیوست واکنون یکی از بازیکنان با

    تجربه این تیم به حساب می آید.

    tanha بازدید : 76 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

    وحید هاشمیان در سال 1355در تهران متولد شد. وحید تا مقطع دیپلم درس خوانده و 2 خواهر و 2 برادر دارد. وی غیر از فوتبال به شنا و یوگا علاقه دارد.

    زمانی که در دقایق ابتدایی دیدار تیم‌های ایران و قزاقستان در چارچوب بازی‌های آسیایی بانکوک یک جوان جویای‌نام ایرانی با ضربه‌ای زیبا توپ را به قعر دروازه حریف فرستاد، تلویزیون تایلند نام وحید هاشمیان را روی تصویر به نمایش درآورد و همانجا بود که .......

    وحید هاشمیان

    وحید هاشمیان در سال 1355در تهران متولد شد. وحید تا مقطع دیپلم درس خوانده و 2 خواهر و 2 برادر دارد.

    وی غیر ازفوتبال  به شنا و یوگا علاقه دارد.

    زمانی که در دقایق ابتدایی دیدار تیم‌های ایران و قزاقستان در چارچوب بازی‌های آسیایی بانکوک یک جوان جویای‌نام ایرانی با ضربه‌ای زیبا توپ را به قعر دروازه حریف فرستاد، تلویزیون تایلند نام وحید هاشمیان را روی تصویر به نمایش درآورد و همانجا بود که بسیاری از مردم با نام او به عنوان یک مهاجم آشنا شدند.

    وحید مثل بسیاری دیگر از فوتبالیست‌های تهرانی بازی خود را از محله‌های جنوب شهر آغاز کرد. در سال 1373 او به همراه تیم جوانان  فتح تهراناز دسته دوم به دسته اول صعود کرد و یک سال بعد به همراه این تیم عنوان سوم جوانان باشگاه‌های تهران را به دست آورد.

    در سال 1375، هاشمیان به همراه تیم بزرگسالان فتح نایب قهرمان باشگاه‌های تهران شد و پس از آن به تیم فوتبال پاس پیوست. وی در سال 1377 با سبزپوشان پاس به عنوان نایب قهرمانی لیگ کشور دست‌یافت و از همین تیم نیز در جمع ملی‌پوشان کشورمان حاضر شد و توانست مدال طلای بازی‌های آسیایی بانکوک را برگردن بیاویزد.

    بازی‌های خوب وحید باعث شد که مدیران استعداد‌یابی هامبورگ با مسوولان وقت پاس گفت و گو كنند، در نتیجه او به عنوان پنجمین بازیکن ایرانی به بوندسلیگا رفت . در نخستین حضورش در هامبورگ فرصت چندانی برای خودنمایی نیافت، اما در همان دقایقی که به میدان رفت موفق شد یک گل برابر ترابوزان اسپور ترکیه در رقابت‌های مقدماتی جام باشگاه‌های اروپا به ثمر برساند.

    وی به همراه تیم ملی کشورمان در سال 2000 موفق شد قهرمانی مسابقات غرب آسیا را در اردن به چنگ آورد. بنا به دلایلی وحید به مدت 5/3 سال از تیم ملی فاصله گرفت.

    پس از یک دوره بسیار سخت، وحید سر از تیم فوتبال بوخوم در دسته دوم بوندس‌لیگا درآورد. وی در دسته دوم بوندس‌لیگا نیز بسیار خوش درخشید و توانست با مربیگری پیتر نویرورر در فصل 2003-2002 به دسته اول بوندس‌لیگا بازگردد.

    در این فصل بیشتر به عنوان یار جانشین به میدان می‌آمد و موفق شد 10 گل حساس نیز برای بوخوم به ثمر برساند.

    اوج هنرنمایی وحید به فصل 2004-2003 بازمی گردد که توانست با زدن 16 گل رکورد خوبی از خود برجای بگذارد. بوخوم به لطف گل‌های او توانست به رقابت‌های جام یوفا راه یابد. فصل بعد را در بایرن مونیخ سپری کرد و در نهایت او به همراه سرخ‌پوشان باواریایی به مقام قهرمانی بوندس‌لیگا و لیگاپوکال رسید.

    هاشمیان در بازگشت مجدد به تیم ملی نیز بسیار خوش درخشید و با گل‌های حساسش مقابل قطر و ژاپن راه صعود ایران به رقابت‌های جام‌جهانی 2006 را هموار کرد. او حتی در رقابت‌های مقدماتی جام‌ملت‌های آسیا نیز با زدن یک گل به کره جنوبی روحیه فوق‌العاده‌ای به ایران پس از نتیجه ناامیدکننده مساوی مقابل سوریه در تهران داد. هاشمیان پس از ناکامی ایران درسعود به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی از تیم ملی ایران خداحافظی کرد.

    وحید در 33 دیدار پیراهن تیم ملی را پوشید و 13 گل به ثمر رساند.

     

    افتخارات وحید هاشمیان

    • نایب قهرمان لیگ آزادگان با تیم پاس تهران در سال 1377
    • قهرمانی بازی‌های آسیایی بانکوک در سال 1988
    • مقام سوم بوندس‌لیگا با تیم هامبورگ سال 2000-1999
    • قهرمانی بازی‌های غرب آسیا جام ملک حسین، اردن سال 2000
    • صعود از دسته دوم لیگ آلمان به دسته اول با تیم بوخوم سال 2002-2001
    • صعود به جام یوفاکاپ با تیم بوخوم سال 2004-2003
    • قهرمانی باشگاه‌های آلمان با تیم بایرن مونیخ سال 2005- 2004
    • قهرمانی لیگا پوکال با بایرن مونیخ سال 2005- 2004
    • صعود به جام جهانی 2006 آلمان به همراه تیم ملی



    tanha بازدید : 80 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

     احمدرضا عابدزاده در سال 1345 در آبادان به دنیا آمد . وی اوایل دهه ۶۰ در تیم هلال احمر اصفهان بازی می‌کرد و پس از آن سال‌ها در تیم تام اصفهان زیر نظر حسین چرخابی حضور داشت.عابدزاده پنج بار اسمش از منتخب جوانان خط خورد ولی.....

     .......سماجت وی باعث شد تا سال ۱۳۶۴ جوانان اصفهان همراه با وی بازی کنند.

    وی ۱۸ سال بیشتر نداشت که به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شد و در اواخر همین سال عضو ثابت تیم ملی شد.

    عابدزاده در سال ۱۳۶۸ به تهران آمد و پیراهن استقلال تهران را به تن کرد. وی سپس به تیم  سپاهان اصفهان رفت و بعد به تیم پرسپولیس تهران منتقل شد و از دوم دی ماه ۱۳۷۳ رسما به حفاظت از دروازه این تیم پرداخت.

    وی دارای ۷۸ بازی ملی و ۵۲ گل خورده می‌باشد که از این جهت یک رکورد جالب توجه ‌است.

    وی در بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه یکی از ارکان موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در راه صعود به جام جهانی بود.

    اوج شهرت احمد رضا در بازی‌های آسیایی ۱۹۹۰ بود که با وجود آسیب دیدگی از ناحیه انگشتان دست، با مهار ۳ پنالتی در فینال مسابقات در برابرایران  ،کره شمالی ایران را به قهرمانی رساند.

    احمدرضا عابدزاده در نهمین دوره لیگ برتر به عنوان مربی دروازه‌بان‌های تیم پرسپولیس، روی نیمكت این تیم حاضر شد.

    چاپ کتاب زندگی‌نامه

    زندگی‌نامه احمدرضا عابدزاده در قالب یک کتاب با نام زندگی‌نامه حرفه‌ای عقاب آسیا در دست انتشار است. این کتاب زندگی‌نامه ورزشی و شخصی احمدرضا عابدزاده، دروازه‌بان افسانه‌ای فوتبال ایران است. که به عقاب آسیا معروف بود. این کتاب نوشته محمد ناصری است.

    تعداد صفحات : 7

    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 94
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 159
  • بازدید ماه : 483
  • بازدید سال : 3,835
  • بازدید کلی : 36,467