تراکتورسازی | |||
نام کامل | تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز | ||
---|---|---|---|
لقب(ها) | تراختور[۱] آل قوردلار (گرگهای سرخ)[۲][۳] | ||
بنیانگذاری | ۱۳۴۹[۴] | ||
ورزشگاه | یادگار امام تبریز | ||
گنجایش | ۷۰٬۰۰۰[۵] | ||
مالک | کارخانه تراکتورسازی تبریز[۶][۷] | ||
مدیرعامل | محمدحسین جعفری | ||
سرمربی | امیر قلعهنویی | ||
لیگ | جام خلیج فارس | ||
فصل قبل | پنجم | ||
باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در سال ۱۳۴۹ شمسی در با حمایت کارخانه تراکتورسازی در تبریز بنیانگذاری شدهاست و هم اکنون تحت مسئولیت سپاه عاشورا است.[۸][۹]
تراکتورسازی تبریز تا سال ۱۳۸۰-۱۳۸۱ در سطح اول فوتبال ایران بازی میکرد اما در آن سال به دسته پایینتر سقوط کرد و پس از ۸ سال انتظار در سال ۱۳۸۸ دوباره به لیگ برتر فوتبال ایران راه یافت.
تاریخچه [ویرایش]
پیش از انقلاب [ویرایش]
تراکتورسازی در سال ۱۳۵۴ به جام تخت جمشید صعود کرد. آنان در جام تخت جمشید ۱۳۵۴ شرکت کردند و در میان ۱۶ تیم، شانزدهم شدند و سقوط کردند. پس از یک سال دوری از سطح اول لیگ فوتبال ایران، آنان در جام تخت جمشید ۱۳۵۶ شرکت کردند و پنجم شدند. در این دوران مربی تراکتورسازی حسین فکری بود و بازیکنانی چون پرویز مظلومی، عباس کارگر و ابراهیم کیان طهماسبی در این بازی میکردند.[۱] تراکتورسازی در جام تخت جمشید ۱۳۵۷ هم حاضر بود و تا پیش از تعطیلی مسابقات به دلیل وقوع انقلاب، در جدول نهم بودند.[۱۱] این باشگاه در جام حذفی ۱۳۵۶ نیز به فینال راه یافت اما از ملوان بندرانزلی باخت و نایبقهرمان شد. در این سالها ماشینسازی نیز به عنوان تیمی از شهر تبریز و قدرتی موازی با تراکتورسازی در فوتبال ایران حاضر بود.[۱]
دهه ۱۳۶۰ [ویرایش]
در دهه ۱۳۶۰ به دلیل وقوع جنگ ایران و عراق، لیگ فوتبال ایران تعطیل بود و تنها جامهای استانی برگزار میشد و تراکتورسازی در لیگ فوتبال تبریز بازی میکرد. در سال ۱۳۶۵، تیم استان آذربایجان شرقی متشکل از بازیکنان تراکتورسازی و ماشینسازی به فینال لیگ استانی قدس راه یافت، ولی از تیم استان اصفهان شکست خورد و دوم شد. در این دهه بازیکنانی مانند احد شیخ لاری، حسین قویفکر، غلامرضا باغآبادی و امیر داداشضیایی بازیکنان برجسته تراکتورسازی بودند که در تیم ملی فوتبال ایران نیز بازی کردند. در سالیان پایانی این دهه، واسیلی گوجا مربی اهل رومانی به تراکتورسازی آمد.[۱]
دهه ۱۳۷۰ و آغاز دهه ۱۳۸۰ [ویرایش]
واسیلی گوجا، تیمهای پایه تراکتورسازی را زیر نظر گرفت و به کارهای بنیانی باشگاه پرداخت. تراکتورسازی متحول شد و دوران موفقی را گذراند.[۱][۱۲] آنان در لیگ آزادگان ۱۳۷۱ در گروه یک بالاتر از استقلال و کشاورز اول شدند، اما در پلیآف با باخت به پاس تهران، به مقام سوم رسیدند.[۱۳] در این تیم که بهترین نتیجه تاریخ تراکتورسازی در لیگ را به دستآورد؛ کریم باقری، سیروس دینمحمدی و حسین خطیبی حضور داشتند.[۱] اسماعیل حلالی و علی باغمیشه نیز از آن تیم به تیم ملی فوتبال ایران راه یافتند. تراکتورسازی در سال ۱۳۷۳ با باخت به بهمن در جام حذفی، برای بار دوم در این جام نایبقهرمان شد. با رفتن بازیکنان کلیدی از تیم، دوران افت باشگاه آغاز شد. محمدحسین ضیایی، جای گوجا را گرفت و بازیکن–مربی تیم شد. باشگاه در لیگ آزادگان ۱۳۷۹، آخر میشود اما با این وجود سال بعد به حکم فدراسیون فوتبال ایران در لیگ حرفهای تازهتاسیس شرکت میکند. آنان در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۰-۸۱ با مربیگری رضا وطنخواه و محمود یاوری باز هم در لیگ آخر شدند، و این بار به دسته پایینتر سقوط کردند.[۱]
دوران دسته اول: ۱۳۸۱-۱۳۸۸ [ویرایش]
تراکتورسازی هفت فصل را در لیگ دسته اول فوتبال ایران سپری کرد، و نتوانست به جام خلیج فارس صعود کند. تراکتورسازی در این هفت سال تنها یک بار پلیآف رسید، و با باخت به شیرینفراز کرمانشاه فرصت صعود را از دست داد. در این سالیان ارنست میدندروپ، فرشاد پیوس، احد شیخ لاری از مربیان باشگاه بودند. سرانجام فراز کمالوند در فصل ۸۸-۸۷ تراکتورسازی را به لیگ برتر آورد.[۱]
هواداران [ویرایش]
تراکتورسازی پرتماشاگرترین تیم لیگ برتر در فصلهای ۱۳۸۷-۱۳۸۸و۱۳۸۹-۱۳۹۰ است. [۱۴][۱۵][۱۶] به گفتهٔ مدیر باشگاه تراکتورسازی این تیم در سال ۱۳۸۹ حدود ۴۸۲ هزار هوادار رسمی داشته که چندین برابر هوادران ثبتشدهٔ رئال مادرید، یکی از باشگاههای پرطرفدار دنیا، است.[۱۷]
تراکتورسازی و مسایل قومی [ویرایش]
با این که تراکتورسازی تنها یک باشگاه ورزشی است، امروزه برای مردم آذربایجان ایران جذابیتی فراتر از این دارد و به پدیدهای اجتماعی و ناسیونالیستی در این ناحیه بدل شدهاست.[۱۲][۱۸] تراکتورسازی «به شدت روی هویت قومی خود پافشاری میکند».[۱۲] این باشگاه پیشتر تعداد تماشاگر ثابتی در ورزشگاه و هوادارانی در داخل تبریز داشت؛[۱۲] اما اکنون هواداری از این تیم به سراسر ترکان آذربایجان و برخی شهرهای دیگر ایران رسوخ کردهاست به طوری که در چندین بازی در چارچوب لیگ برتر استادیوم های استانهای البرز، قزوین، قم و گیلان نیز در برخی بازی ها پذیرای هواداران پرتعداد تراکتوری بوده اند[۱۹] [۱۲]، مشخصا هواداران تراکتوری پس از راهیابی به لیگ برتر در سال 88 حضور پرشماری در استادیوم آزادی تهران و در برابر سرخابی های این شهر داشته اند. [۲۰] [۲۱] این شرایط، نسبت به دوران قبلی حضور تراکتورسازی در سطح اول فوتبال ایران فرق دارد.[۲۲] از نقطه نظر مسایل قومیتی رابطه آذریها و تراکتورسازی با رابطه مردمان بخش خودمختار کاتالونیا در اسپانیا و باشگاه فوتبال بارسلونا مقایسه می شود.[۱۲][۲۲]
علاوه بر این، بازیهای این تیم به طور ضمنی صحنه اعتراض و طرح خواستههای آذربایجان شدهاست.[۱۸] این حرکات عمدتاً شامل دادن شعارها و بردن پارچهنوشتهها با چنین مضامینی است.[۱۸][۲۳] این موضوع نمودهای سیاسی داشتهاست و در میان مسئولان سیاسی حکومت ایران حساسیت ایجاد کردهاست.[۲۴] برخی از این فعالیتها به پانترکیستها نسبت دادهمیشود.[۲۲][۲۴]واکنشهای حکومت به این امر، به دستگیری،[۲۳][۲۴] درگیری میان ماموران امنیتی و شعاردهندگان،[۲۳][۲۵] جمع برخی پارچهنوشتهها از ورشگاه و برخی پوسترهای تراکتورسازی از چاپخانهها[۲۵] انجامیدهاست.